غمگین چو پاییزم...
نمـــــیـدانــــی، چه دردی دارد ! وقـــتـی .. حــــالـم .. در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد …! همه ی حواسم را جمع میکنم تا خیالت را کم کنم اما تمام یادت در”من” ضرب میشود و “من” تقسیم میشوم در “تو” … دلم خیلی بیشتر از حجمش پُر است … گـــ ــاهــــی دلم بــرای زمـــ ـانی کــه نمیشناختمت تنـــگ می شود...
می بینی ؟ عجب دنیای بی حساب و کتابی ست ؟
پر از جای خالی تو !
Power By:
LoxBlog.Com |