غمگین چو پاییزم...
اینجا هر خط مستقیمی می داند ساده به کجا می رسد شاید هوای ناکجاآباد زوو کرده است قلبم که شبگرد و نفس به نفس مستقیم می رود حالا با چشم های خودم دارم می بینم خط های کج قلبم دارند مستقیم می روند مستقیم...ناکجاآباد شب است و باید شبگرد شد... و قلبم که دارد با زوووووووووووووووووووووووووووووووووووو... نفس می کشد... شاید هنوز ساده ام و اتفاق که نفس های مرا به شماره گرفته است... چه سخت است تمرین روزهای نفسگیر زندگی... من این امتحان را دوست ندارم م ن ...ن ف س... ز و و و و و و و و و و و و و و و و ..................
Power By:
LoxBlog.Com |