غمگین چو پاییزم...

خدایا حالم الان از خودم بهم میخوره،اونقدر الان برای خودم متاسفم که حد نداره، کاش دوسش نداشتم ولی هر کاری میکنم نمیتونم دوسش نداشته باشم، هیچوقت فکر نمیکردم شخصیتش طوری باشه که خیلی راحت بی احترامی کنه و حرمت هیچیزیو نگه نداره حداقل میتونست حرمت منو بعنوان یه همکلاسی حفظ کنه... فقط حرف از منطق میزنه و منم مشتاقم بدونم کدوم منطق گفته هر جور که بخوای میتونی بی احترامی کنی و چشماتو ببندی و دهنتو باز کنی و  هر چی خواستی بگی؟!!! لعنت به من که هر ثانیه نگرانش میشم و همینم باعث میشه که بعضی وقتا طاقت نیارم و حالشو بپرسم،فقط الان دنبال چنتا جوابم فقط همین...

خدایا صبرم بده من دو روز روزه گرفتم تا از دلم بیرون بیاریش ولی بدترم کردی.....

 


سنگ در برکه می اندازم و می پندارم،

که با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد

کی با انداختن سنگ پی در پی در آب ماه را می شود از حافظه ی آب

گرفت؟!!

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

 

آدمک آخر دنیاست بخند

آدمک مرگ همین جاست بخند

دست خطی که تو را عاشق کرد

شوخی کاغذی ماست بخند

آدمک خر نشوی گریه کنی!

کل دنیا سراب است بخند

آن خدایی که بزرگش خواندی

به خدا مثل تو تنهاست بخند..!

 

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،

 دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را…

 
این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!

 باید آدمش پیدا شود!

 باید همان لحظه از خودت
مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!

 سِنت که بالا می‌رود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکرده‌ای و روی هم تلنبار شده‌اند!

فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمی‌توانی با خودت بِکشی‌اش…
شروع می‌کنی به خرج کردنشان!

توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی

توی رقص اگر پا‌به‌پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند

توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد

در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده‌ات انداخت و اگر منظره‌های قشنگ را
 
نشانت داد

برای یکی یک دوستت دارم خرج می‌کنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ می‌شود خرج
 
می‌کنی! یک چقدر زیبایی یک با من می‌مانی؟

بعد می‌بینی آدم‌ها فاصله می‌گیرند متهمت می‌کنند به هیزی… به مخ‌زدن به اعتماد آدم‌ها!
سواستفاده کردن به پیری و معرکه‌گیری…

اما بگذار به سن تو برسند!

بگذار صندوقچه‌شان لبریز شود آن‌‌وقت حال امروز تو را می‌فهمند بدون این‌که تو را به یاد بیاورند
 
غریب است دوست داشتن...  
و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...
 
و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛  
 
به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر  
 
تقصیر از ما نیست؛
 
 
 
تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند...

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:,ساعت 20:56 توسط دیوونه| |


Power By: LoxBlog.Com