غمگین چو پاییزم...

وای اگه بدونی باهام چیکار کردی.. تو ک میدونستی چقدر حسود بودم و هیچوقت دلم نمیخواست دختری تو رو به اسم کوچیک صدا کنه و کاملا باهات راحت باشه و بعکس... تو الان نه تنها اسمشونو میگی بلکه یه عزیز هم بهشون اضافه میکنی..!!!

خدایــــا حالمو خودت شاهدی و خودت میدونی دارم آتیش میگیرم...میبینی ک این شبا تا سحر بیدارم و ازت کمک میخوام تا یا نسبت بهش بی تفاوت بشم و یا اینکه خودش بخواد مال من بشه......خداجونم اصلا منو میبینی؟ تاوان کدوم گناهمو دارم پس میدم؟ چرا روز ب روز بدتر میشم؟ خدایــــــــــــــا دستمو بگیر... خسته شدم ..............



نظرات شما عزیزان:

fall in love
ساعت23:22---27 آبان 1391
چقدر تلخ شده ای!این روز ها قند هایت را در دل چه کسی آب میکنی؟

sogoli
ساعت12:18---8 مرداد 1391
سلام.عزیزم چرا با آقا امیر بهم زدی اگه دوس داشته باشی میتونی با من دردل کنی .البته اگه دوس داری دوست گلم...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:,ساعت 22:3 توسط دیوونه| |


Power By: LoxBlog.Com